WikiLeaks-ahwaz

اهواز ویکی لیکس محلی برای افشای گروه های تروریستی خلق عرب

WikiLeaks-ahwaz

اهواز ویکی لیکس محلی برای افشای گروه های تروریستی خلق عرب

متن کامل اعترافات عبدالمالک ریگی وارتباط با یاسین غبیشی


عبدالمالک ریگی، سرکرده گروهک تروریستی جنداله و عامل قتل ده‎ها تن از شهروندان بیگناه ایرانی است که بعد از ظهر روز دوشنبه، سوم اسفند ماه سال 1388دستگیر شد.

ریگی در گفت‎وگوی اختصاصی با شبکه پرس تی وی به دلایل اقدامات تروریستی و ارتباط خود با سازمان‎ها و نهادهای امنیتی آمریکایی و نیز رابطین آن‎ها پرده برداشت.
متن اعترافات سرکرده گروهک تروریستی جنداله به شرح زیر است:
......

زمانی که آنجا رسیدیم، یاسین اهوازی در فرودگاه به استقبال ما آمده بود. ما از فرودگاه به هتلی رفتیم و در این هتل که الحیات نام داشت، مستقر شدیم. چند ساعت بعد یاسین اهوازی به دنبال ما آمد و گفت که باید برای ملاقات حرکت کنیم. .....



عبدالمالک ریگی، سرکرده گروهک تروریستی جنداله و عامل قتل ده‎ها تن از شهروندان بیگناه ایرانی است که بعد از ظهر روز دوشنبه، سوم اسفند ماه سال 1388دستگیر شد.

ریگی در گفت‎وگوی اختصاصی با شبکه پرس تی وی به دلایل اقدامات تروریستی و ارتباط خود با سازمان‎ها و نهادهای امنیتی آمریکایی و نیز رابطین آن‎ها پرده برداشت.
متن اعترافات سرکرده گروهک تروریستی جنداله به شرح زیر است:

کمک سیا به سازمان‎های مخالف جمهوری اسلامی ایران

این حرف یکی از مسئولین بلند پایه سیا بود که می‎گفت اگر بخواهیم حمله نظامی به ایران را ترتیب دهیم، بسیار مشکل خواهد بود ولی، برنامه‎ای داریم تا به تمام سازمان‎هایی که مخالف نظام (جمهوری اسلامی ایران) هستند، کمک کنیم؛ البته آن سازمان‎هایی که پتانسیل و قدرت جنگ را دارند و نه هر سازمانی. آنها گفته بودند که به این نتیجه رسیده‎اند که گروه و سازمان ما (جنداله) این قدرت را دارد که بتواند سیستم و نظام را در منطقه به چالش بکشاند و مشکلاتی برایش ایجاد کند.

ناصر بلیدهی (رئیس گروهک جدایی‎طلب سیستان و بلوچستان) ایمیلی برای ما فرستاد. وی خودش سخنگوی حزب مردم پاکستان است که از احزاب سکولار قومی به شمار می‎آید. او ایمیلی فرستاده بود که گروهی از افراد ناتو قصد دارند با من ملاقات داشته باشند و همکاری کنند. او گفت که اگر بخواهیم، می‎تواند بین ما و ناتو رابط شود.

بعد از چند روز، یاسین اهوازی (رئیس گروه جدایی طلب الاهوازیه) پیامی با همین مضمون برای من فرستاد. یاسین اهوازی یکی از اعضای حزب خلق عرب الاهواز است. به یاسین جواب مثبت دادم و هماهنگ کردند که این قرار ملاقات کجا ترتیب داده شود. آنها نظرشان بر این بود که این ملاقات در کشور مغرب صورت گیرد. من و یکی از دوستانم به نام سلمان عزیزی با ایشان به کراچی رفتیم. بعد از مدتی اقای یاسین برای ما ویزا فرستاد و ما از شهر کراچی بلیط تهیه کردیم.

زمانی که آنجا رسیدیم، یاسین اهوازی در فرودگاه به استقبال ما آمده بود. ما از فرودگاه به هتلی رفتیم و در
این هتل که الحیات نام داشت، مستقر شدیم. چند ساعت بعد یاسین اهوازی به دنبال ما آمد و گفت که باید برای ملاقات حرکت کنیم.

یکی از مسائلی که با توضیحات در این نشست برای ما مطرح کردند، این بود که عملیات‎های خود را از منطقه بلوچستان و مناطق مرزی به مناطق مرکزی منتقل کنیم. به من گفتند که این مسئله هم به نفع ما و هم به نفع شماست. می‎گفتند، در منطقه‎ای که عملیات انجام می‎دادیم، بر حکومت، اقتصاد و بر کل چرخه نظام تاثیر ندارد. زمانی این عملیات‎ها تاثیر بیشتری خواهند داشت که این در مرکز ایران انجام شوند. در آن موقع است که دولت (جمهوری اسلامی ایران) متوجه جدیت این عملیات‎ها خواهد شد.

بعد از دو ماه دوباره آقای یاسین اهوازی ایمیلی برای من فرستاد و مجددا در ماه ژوئن درخواست ملاقات را مطرح کردند و اصرار داشت که من بگویم او (یاسین اهوازی) هم در این ملاقات و در این سفر حضور داشته باشد. از طریق همان رابطی که در سفر قبلی هماهنگ کرده بودیم، ایمیل فرستادند، ویزا گرفتیم و از همان طریق قبلی به کشور مغرب رفتیم.

در این دیدار گفتند که در این مسیر با ما همکاری می‎کنند و ارتباط ما را با رسانه‎های مختلف برقرار خواهند کرد و ما هم هر چند وقت یک بار با این رسانه‎ها مصاحبه کنیم به خصوص زمانی که عملیاتی انجام می‎دادیم؛ (می‎گفتند) آن زمان بسیار مهم است که شما مصاحبه‎ها و گفتگو‎هایتان را بیشتر کنید و در این گفت‎وگوها مقاصد خود را بیان کنید.

آنها گفتند که اسامی افرادی به همراه آدرس‎ها، عکس و همه اطلاعات‎شان را به ما می‎دهند و حتی ابزارهای عملیاتی از قبیل مواد منفجره و ابزارهای لازم برای عملیات‎های تروریستی نیز در همان شهرها در اختیار ما قرار می‎دهند و ما فقط عملیات را اجرا می‎کردیم. (گفتند) در قبال انجام هر یک از این عملیات‎ها پول هنگفت و بزرگی در اختیار ما قرار می‎دهند و این پول جدا از همکاری آن‎ها بود. (گفتند) برای هر شخص مبلغی تعیین شده و این مبلغ را به شما خواهیم داد.

نظر همه ما بر این بود که (با آن‎ها) دشمن و اهداف مشترک داریم. حالا ناتو، اسرائیل و یا هر کس دیگری باشد ولی چون اهداف مشترک داریم و خواسته آن‎ها با اهداف ما همخوانی دارد و در تناقض نیست، لذا می‎توانیم با هم همکاری کنیم و برنامه مورد نظر را پیش ببریم.

ما لیستی از اقلام و وسایل نظامی مورد نیاز در جنگ های چریکی را تهیه کردیم و این لیست را تحویل دادیم. آن‎ها گفتند، ترتیبی می‎دهند که این وسایل را در همان منطقه‎ای که ما هستیم دریافت کنیم. البته گفتند که اگر بتوانیم یک آدرس ایمیل از طریق جی پی اس برای آن‎ها بفرستیم، این ابزار و وسایل نظامی را در هرجایی از جمله پاکستان یا مناطق مرزی ایران و یا در افغانستان، در همان منطقه‎ای که ما جی پی اس آن را به آن‎ها می‎دادیم، به طریقی این وسایل را به ما می?رسانند.

برنامه‎ریزی برای عملیات‎های تروریستی مهم

(نها معتقد بودند) این نوع عملیات‎ها (که ما انجام می‎دادیم) خیلی تاثیر گذار نیستند زیرا در این علمیات‎ها، مثلا 10 یا 20 یا یکصد نفر از افراد معمولی، سرباز یا حتی نظامی کشته می‎شوند ولی این حمله‎ها برای نظام (جمهوری اسلامی ایران) خیلی نقصان و خسارت ندارد چرا که افراد دیگر جای آنها را پر خواهند کرد. ولی اگر افراد مهم در نظام ترور شوند، این ترورها خیلی تاثیرگذار خواهد بود.

نفوذ در کشورهای منطقه

دو نفر (از اعضا گروهک جنداله) در سفر حج توسط نیروهای اطلاعاتی عربستان دستگیر شدند و ما به دنبال این مسئله، خیلی تلاش کردیم تا با خود مقامات عربستان سعودی ارتباط برقرار کنیم و با آنها درباره آزادی این دوستان صحبت کنیم که به نتیجه ای نرسیدیم و موفق نشدیم تا این دوستان را آزاد کنیم.
بعد دوباره از طریق فاروغ (با ماموران ناتو و رژیم اسرائیل) ارتباط برقرار کردیم که اگر می‎توانند افراد ما را از عربستان آزاد کنند. آنها قول دادند و گفتند که تلاش می‎کنیم و اگر موفق شدیم به شما اطلاع می‎دهیم. بعد از چند روز تماس گرفتند و گفتند که ما می توانیم این افراد را آزاد کنیم و تا چند روز دیگر آزاد خواهند شد. چند روز بعد دوستان‎مان که در عربستان دستگیر شده بودند، توسط افراد ناتو یا اسرائیل آزاد شدند.
(یک روز هم) فاروغ تماس گرفت و گفت من را دستگیر کرده‎اند. دوباره با عاملان ناتو یا اسرائیل تماس گرفتم و قضیه را به آنها توضیح دادم که فاروغ به محل برگزاری نشست آمده اما در فرودگاه بحرین دستگیر شده است. بعد همین افراد ترتیبی دادند که فاروغ آزاد شد.

ندامت!

فعالیت‎های من در جنداله (از روی) جهل و سطحی‎نگری بوده است، در این مسئله هیچ شکی نیست. به هر طرف قضیه می‎نگرم حتی در رابطه با ارتباطاتی که با برخی از کشورها داشتیم و در ارتباط با کارهایی که کردیم، همه این‎ها مبنایشان نوعی جهل بود؛ جهلی که با نفرت توام شده بود و این مسئله عقل و خرد از کار می‎اندازد. من تنها راهی که (به آن) فکر می‎کنم توبه در پیشگاه خداست و به بقیه می‎گویم که انسان هیچ‎گاه خون انسان دیگر را نباید بریزد.

م ر / ح ش
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد